يك نفر تا نماز باران خواند، كشتي نوح رفت و او جا ماند
همه چيز را از آسمان مطلب، گاه گاه آسمان خطر دارد
غافليم و ظهور ميطلبيم، او بيايد كه كارمان زارست
منصفانه اگر حساب كني، تيغ صاحب زمان خطر دارد
خيلي زيبا بود از خوندنش خسته نميشم.
عاليييه عالي
راستي اين ورژن قبلي همين شعرت بود، گذاشتم دوباره بخونيش...
فقط يه چيزي بگم ؟
يادتان باشد آقا، خستگي بي گمان خطر دارد